ترجمـه ی متون ویژه ی  فارسی پنجم( س.1394)

درس : معنی شعر کاروتلاش ای همـه هستی ز تو پیدا شده، معنی شعر کاروتلاش صفحه ی 8

1-ای خداوندی کـه همـه چیز درون دنیـا را تو آفریده ای

و توانایی خاک (در رویش گیـاهان) از خواست تو سر چشمـه مـی گیرد

2- بـه هنگام ترس ( از اشتباهاتی کـه کرده ایم ) همـه ی امـید ما از بخشندگی بی نـهایت تو سرچشمـه مـی گیرد

3-خداوندا تنـها پناه و یـار ما درون همـه ی دوران زندگی تو هستی، اگر تو ما را از درگاهت برانی ، بـه چهی مـی توانیم امـیدوار باشیم

4-تنـها  قبله ی ما تو هستی ، اگر تو ما را نپذیری چهی ما را پناه خواهد داد؟

5-ای خداوندی کـه دوست همـه ی آن هایی هستی کـه غمـی درون دلشان دارند ، به منظور دردهای انسان های گرفتار از لطف و مـهربانی خودت چاره ای بساز.

                                                                   از کتاب مخزن الاسرا  ،   نوشته ی نظامـی

 

درس  :فضل خدا ، صفحه ی 18

1-چهی مـی تواند مـیزان دانش خداوند را اندازه بگیرد؟ یـا کیست کـه بتواند حتی به منظور یکی از نعمت های خداوند شکری کـه شایسته ی آن باشد را بـه جاآورد.

2-خداوند دریـا ، خشکی ، درختان ، انسان ها ، خورشید ، ماه ، ستارگان و روز و شب را آفرید

3-خداوند بـه وسیله ی انرژی آفتاب مواد موجود درون خاک را طوری تغییر مـی دهد کـه به کمک این خاک  باغ مـیوه ، چمن و گلزار بـه وجود مـی آورد.

4-از ابر باران باراند که تا درختان بی جان دوباره جان بگیرند و شاخه های بدون برگ درختان درون بهار پر از برگ شوند.

5-فکر نکن کـه فقط انسان ها بـه ستایش خداوند مشغولند ، بلکه همـه ی موجودات عالم همواره درون حال ستایش و پرستش خداوند هستند.

                                                                                             شاعر : حافظ

درس : خرد  ، صفحه ی 32

1-به نام خداوندی کـه آفریدگار جان و اندیشـه هست و بالاتر از او چیزی وجود ندارد کـه اندیشـه ما بتواند بـه آن دست پیدا کند.

2-خرد ( توانایی درست اندیشیدن ) بهترین راهنما و بالاترین سبب شادی انسان ها

 مـی باشد، و خرد سبب خوشبختی درون هر دو جهان مـی شود .

3-بهب دانش بپرداز و بوسیله ی آن بـه مقام بالا برس،اگر مـی خواهی کـه از بدیـها و نادانی ها بـه تو آسیبی نرسد .

4-از دست انسان  نادان حتی دل سنگ و کوه هم مـی نالد( چون انسان نادان حتی بـه غیر انسان ها هم آسیب مـی رساند ) ، بـه همـین دلیل هم پیش هیچ ارزش و احترام ندارد.

5-هر انسانی کـه دانش آموخته هست توانا ( قدرتمند ) هم هست .بوسیله ی دانش حتی دل افراد مسن هم احساس جوانی مـی کند.

                                                                                                      فردوسی

درس : چنار و کدو بن ، صفحه ی 39

بوته ی کدو از چنار پرسید کـه تو چند سال داری ؟

چنار جواب داد : حالا از دویست سال هم بیشتر دارم .

کدو بـه او خندید و گفت : من درون طول بیست روز از تو بزرگتر (بلند تر ) شده ام ( کدو قد بلند را نشانـه ی قدرتمندی مـی دانست ) ، حالا تو بگو با این سن و سالت چرا از من عقب مانده ای ؟

چنار بـه کدو جواب داد : امروز فعلا من پاسخی بـه تو نمـی دهم ، بزودی وقتی پاییز از راه برسد و باد پاییزی بوزد آن وقت مشخص مـی شود کـه چهی قوی تر هست .

                                                                                                     ناصر خسرو

درس:   سرود  ملی ، صفحه ی 50

1-زنده باد مرزهای ایران کـه پر از بوی عطر هست ، و خاکش به منظور آنانی کـه عاشق  وطنشان  هستند از طلا و نقره هم با ارزشتر هست .

2-آب هوای ایران مناسب حال همـه ی انسان ها هست . معنی شعر کاروتلاش و زمـینش هم سراسر خرّم و سر سبز است.

3-همـه ی بوستان های ایران پر از گل مـی باشد و در باغ هایش سراسر لاله و سنبل است.

 

درس : دفاع از مـیهن  ، صفحه ی60-56

1-اگر روزی بیـاید کـه ایران ازبین برود ، امـیدوارم من هم زنده نباشم .حتی بالاتر از آن امـیدوارم اگر قرار هست ایران عزیزمان نابود شود ، درون سراسر این مرز و بوم حتی یک نفر هم زنده نماند.

2- زمانی کـه اسکندر بی خرد تصمـیم  حمله بـه ایران را  گرفت .

3-هر جا کـه آبادی و شـهری دید آن جا را نابود کرد.

 

 درس وطن دوستی  ، صفحه ی 68

  • هنوز  این خاطره را از زمان کودکیم بـه خاطر دارم ، وقتی کـه دستم را داخل لانـه ی پرنده ای بردم
  • آن پرنده آنچنان محکم دستم را نوک زد کـه اشک از چشمانم سرازیر شد
  • پدرم بـه گریـه ی من خندید و گفت این را  بـه یـاد داشته باش و عشق بـه حفظ وطن را از پرندگان بیـاموز .( کـه حتی لحظه ای بهی اجازه ی تجاوز بـه خانـه شان را نمـی دهند .)
  •  

    درس  نام نیکو ، صفحه ی 81 – 78

    1-اگر بعد از بمردن انسان ها از آن ها نام نیک بماند ، بسیـار بهتر هست از اینکه ثروت فراوان از او باقی بماند .

    2-تو هم هرگز نام نیکی کـه از دیگران باقی مانده هست را از بین نبر که تا نام نیک تو هم به منظور همـیشـه باقی بماند.

     

    درس : داستان زال و سيمرغ  صفحه ي 95-91

    1.    صورتش مانند خورشيد زيبا بود ، اما همـه ي موهايش مثل برف سفيد بود

    2.    وقتي ديد كه همـه ي موهاي فرزندش سفيد هست ، از همـه ي دنيا نااميد شد

    3.    اگر آدم هاي بزرگان درون اين مورد سؤال كنند ، از اين بچه ي بد اقبال چه بگويم؟

    4.    چه بگويم كه اين بچه ي زشت كيست ، بگويم پلنگ دو رنگ هست يا پري زاد است

    5.    همـه ي بزرگان جهان درون آشكار و پنـهان  بـه من مي خندند

    6.    كوهي بود كه از بلندي بـه خورشيد مي رسيد و از دسترس مردم دور بود و البرز نام داشت

    7.    سيمرغ درون آن جا لانـه داشت ، و مردم از لانـه ي او بي خبر بودند

    8.    بچه را بالاي كوه البرز گذاشتند و برگشتند ، مدت طولاني از اين ماجرا گذشت

    9.    پدر كودك از او دل بريد و او را كوچك شمرد ، و به كودك شير خوار ستم كرد

    10.به اين ترتيب مدت طولاني گذشت كه كودك بـه طور پنـهاني درون آن جا بود

    11.همان لحظه  مثل يك ابر سياه مي آيم و تو را بـه اين جا برمي گردانم

    12 . معنی شعر کاروتلاش دل سام از دیدن فرزندش مانند بهشت شد ( بسیـار شاد شد ) و فرزند برومندش را تحسین کرد .

     

    درس حکمت ، صفحه ی 120

    روزی پادشاهی با خدمتکارش  سوار کشتی شد .  خدمتکار کـه تا حال دریـا را ندیده بود و سفر با کشتی را نچشیده بود شروع بـه گریـه کرد و همـه ی بدنش مـی لرزید . هر چه اطرافیـان با او مـهربانی د فایده ای نداشت و او آرام نشد . پادشاه از این وضعیت ناراحت بود ، هیچ نمـی دانست چه کار کند که تا اینکه حکیمـی ( انسان دانا )

    که درون کشتی بود بود بـه پادشاه گفت  : اگر اجازه بدهید من او را با روشی آرام کنم .

    پادشاه گفت  بسیـار لطف مـی کنی .

    حکیم دستور داد که تا خدمتکار را بـه دریـا  انداختند.

    بعد از چند لحظه ای کـه در دریـا درون حال غرق شدن ماند ، او را بیرون آوردند . وقتی دوباره درون کشتی قرار گرفت ، با دو دستش محکم سکان کشتی را چسبید و آرام درون گوشـه ای نشست .

    پادشاه کـه از نتیجه ی کار خشنود شده بود از حکیم پرسید : درون این کار کـه کردی چه نکته ای وجود داشت ؟

    حکیم پاسخ داد: ابتدا کـه خدمتکار بـه کشتی آمده بود طعم تلخ غرق شدن را نچشیده بود درون نتیجه ارزش سالم درون کشتی بودن را نیز نمـی دانست .

     

    درس وقتی بوعلی کودک بود ، صفحه ی  125 – 122

    1- نگاه کن وببین بدست آوردن دانش انسان را بـه کجا مـی برد ، دانش انسان را بـه  

    کره ی ماه مـی رساند ( بوسیله ی دانش بـه مقام بسیـار بلندی مـی رسی)  

    2- هر انسانی  که  کـه به دانش دست پیدا کرد بـه سود بسیـار دست مـی یـابد و به

    هدف هایش درون زندگی مـی رسد .

     

    درس   :  چشمـه و سنگ  ، صفحه ی 129

    1-يك چشمـه از كوهي جدا شد و در راه بـه سنگي رسيد كه راه چشمـه را بسته بود.

    2-به آرامي بـه سنگ بزرگ گفت : لطف كن و( اي سنگ )به من راه بده که تا رد شوم.

    3-سنگ بزرگ بدجنس لجباز ،به چشمـه راه نداد و گفت از من دور شو.

    4-من از مقابل سیل قدرتمند جنب نخوردم ، تو کی هستی کـه من از مقابل تو کنار بروم

    5-چشمـه از شنیدن جواب سنگ دل سرد نشد و در کندن راه ی به منظور عبور از سنگ پا فشاری کرد

    6-آنقدر کوشش کرد و به کندن راه عبور ، ادامـه داد که تا توانست از آن سنگ عبور کند

    7- برو اهل کار و کوشش باش و امـید داشته باش کـه اگر امـید نداشته باشی جز نابود شدن چیزی بدست نمـی آوری

    8-اگر درون انجام کارهایت صبر داشته باشی و امـیدوار باشی هر کار سختی به منظور تو آسان

    مـی شود

     

    درس کار و تلاش ، صفحه ی 131

  • سلیمان پیغبر درون راه مورچه ای رادید کـه داشت بـه سختی پای ملخی را مـی برد
  • مورچه بـه زحمت خودش را بـه هر سو مـی کشید و از آن بار سنگین پشتش خمـیده شده بود
  • با هر گرد و خاکی از راهش دور مـی شد و با هر بادی مثل پر کاهی بـه این طرف و آن طرف پرت مـی شد
  • با جدیت تلاش مـی کرد و به جز خودش بـه دیگری امـیدی به منظور یـاری رساندن نداشت
  • سلیمان با بدخلقی بـه مورچه گفت : ای نادان  چرا از قصرسلیمان غافل مانده ای ؟
  • از این راه بـه قصر پادشاهی من بیـا و هر اندازه کـه مـی خواهی از خوراک های آنجا بخور( درون نعمت و راحتی زندگی کن )
  • چرا حتما این همـه سختی بکشی و همـه ی عمرت را با کار سخت مثل بار بردن سر کنی
  • این مسیری کـه تو درون آن رفت و آمد مـی کنی ، مسیر رفت و آمد انسان هاست و یک وقت یک نفر لگدت مـی کند
  • این بار سنگین را بیـهوده حمل نکن و برای خاطر خوراک ( جسمت ) خودت ( روحت ) را آزار نده
  • 10-مورچه جواب سلیمان را این چنین داد : کمتر با مورچه ها ( با من ) از مـهمانی

     ( راحت طلبی ) صحبت کن زیرا مورچه ها قناعت را از راحت طلبی بیشتر دوست دارند

    11-ما نیـازی بـه دیگران نداریم چون زحمت مـی کشیم و برای خودمان درون انبار هایمان خوراک کافی جمع مـی کنیم

    12-من امـید دارم کـه بعد از سختی کار بـه راحتی مـی رسم و این راحتی را با صد گنجی کـه بدون زحمت بـه من بدهند عوض نمـی کنم

    13- تو هم اگر مـی خواهی همـیشـه درون خوشبختی  باشی  از مورچه ها راه و رسم صبوری را بیـاموز

    14-هرگز بـه راهی نرو کـه بعد سبب پشیمانیت بشود ( زیر منت دیگران زندگی نکن ) و کاری نکن کـه افراد دانا بـه تو بخندند

    15-در زمانی کـه باید خردمندانـه تصمـیم بگیری عاقل باش و همـه چیز را درون نظر بگیر ، و کار امروز را بـه فردا نینداز

    16-در روز های جوانی کـه توانا هستی همـه ی تلاشت را کـه همـین تلاش ها زندگی خوب و زیبا را درون دوران پیری مـی سازد

                                                                        شاعر : پروین اعتصامـی

    درس : نیـایش ، صفحه ی 140

  • این درخت ها همانند انسان ها دست هایشان را از خاک بیرون آورده اند0( مشغول راز و نیـاز با خدا هستند )
  • با زبان خاص خود کـه حرکت برگ ها و شاخه هایشان هست از درون خاک رازها را بـه زبان مـی آورند
  • کتاب مثنوی معنوی : جلال الدین محمد مولوی

     

    خداوندا لطف و مـهربانی خودت را از ما نگیر.

    دل های ما را بـه نور دانش خودت روشن کن .

    خداوندا ، ما را هم با همان نوری کـه بندگان خوب خودت را پرورش مـی دهی ، بپروران.

    خدایـا ما انسان های نادان را بـه لطف خودت دانا کن .

                                                                کتاب فیـه ما فیـه : جلال الدین محمد مولوی

     

    Publish Date: -




    [ترجمـه ی متون فارسی پنجم - Smart school معنی شعر کاروتلاش]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Fri, 14 Sep 2018 19:41:00 +0000